http://www.hadithlib.com/rolls/view/2900152/%D9%87%D8%B1-%D9%83%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B7%D8%A7%D8%B9%D8%AA-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%AE%D8%B1%D8%AC-%D9%86%D9%83%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%8A%D8%AA-%D8%A7%D9%88-%D8%AE%D8%B1%D8%AC-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D9%83%D8%B1%D8%AF


هر که در راه طاعت خدا خرج نکرد در راه معصیت او خرج خواهد کرد


http://www.hadithlib.com/rolls/view/2400020/%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B9-%D9%84%D8%B0%D9%91%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D8%AA




کسی که دنبال حاجت ولی خدا نرود!


ارتباط ذکر نام امام حسین علیه السلام و صحت قلب و ایمان!

وضغیت قاصران در برزخ

در کتاب «امالی» شیخ صدوق، ضمن روایت طویلی که در باره معراج رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بیان می کند با سند متصل خود از عبدالرحمن بن غُنْم این فقره را ذکر می کند که: «قَالَ: لَمَا أُسْرِیَ بِالنَبِیِ صَلَی اللَهُ عَلَیْهِ وَ ءَالِهِ، مَرَ عَلَی شَیْخٍ قَاعِدٍ تَحْتَ شَجَرَةٍ وَ حَوْلَهُ أَطْفَالٌ. فَقَالَ رَسُولُ اللَهِ صَلَی اللَهُ عَلَیْهِ وَ ءَالِهِ: مَنْ هَذَا الشَیْخُ یَا جِبْرَئِیلُ؟قَالَ: هَذَا أَبُوکَ إبْرَاهِیمُ عَلَیْهِ السَلاَمُ. قَالَ: فَمَا هَۆُلاَ´ءِ الاْطْفَالُ حَوْلَهُ؟قَالَ: هَۆُلاَءِ أَطْفَالُ الْمُۆْمِنِینَ حَوْلَهُ یَغْذُوهُمْ؛ می گوید: چون رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به معراج رفت، عبورش افتاد به پیرمردی که در زیر درختی نشسته بود و در اطراف او کودکانی گرد آمده بودند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سۆال کرد: ای جبرئیل! این پیرمرد کیست؟ جبرائیل گفت: این شیخ، پدر تو ابراهیم است. رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم سۆال کرد: این اطفال در اطراف او کیانند؟ جبرائیل گفت: اینها اطفال مۆمنان هستند که حضرت إبراهیم به آنها غذا می دهد». بحارالنوار ج 6 ص 229


أبوبصیر از حضرت صادق علیه السلام روایت‌ کرده‌ است‌ که‌ فرمود: ارواح‌ مۆمنان‌ در بهشت‌ در کنار درختی‌ در صورت‌ اجسام‌ بشریّه‌ قرار دارند و بدین‌ صورت‌ها یکدیگر را می‌شناسند و با یکدیگر گفتگو دارند. چون‌ یک‌ روح‌ تازه‌ بر آنها وارد شود، می گویند: فعلاً او را از پرسش‌ واگذارید، چون‌ از مقام‌ هول‌ و ترس‌ عظیمی‌ رهائی‌ یافته‌ است‌

از ابوبصیر از حضرت امام صادق علیه السلام: «قَالَ: إنَ أَطْفَالَ شِیعَتِنَا مِنَ الْمُۆْمِنِینَ تُرَبِیهِمْ فَاطِمَةُ عَلَیْهَا السَلاَمُ؛ حضرت فرمودند: به درستی که اطفال شیعیان ما را از مۆمنین، حضرت فاطمه سلام الله علیها تربیت می کند»

بحارالانوار ج6 ص229


هشام ، عن أبی عبدالله علیه السلام أنه 

_____________________________________________
( 1 ) فی المصدر : وسلاما . م  ( 2 ) فی المصدر : على عمل الاباء . م

[293]


سئل عمن مات فی الفترة ( 1 ) وعمن لم یدرک الحنث ( 2 ) والمعتوه ( 3 ) فقال : یحتج الله علیهم  یرفع لهم نارا فیقول لهم : ادخلوها ، فمن دخلها کانت علیه بردا وسلاما ، ومن أبى  قال : ها أنتم قد أمرتکم فعصیتمونی . " ف ج 1 ص 68 "  15 - کا : بهذا الاسناد قال : ثلاثة یحتج علیهم : الابکم ، والطفل ، ومن مات  فی الفترة ، فیرفع لهم نار فیقال لهم : ادخلوها ، فمن دخلها کانت علیه بردا وسلاما ،  ومن أبى قال تبارک وتعالى : هذا قد أمرتکم فعصیتمونی .

گافی ج3 ص249


(1) الفترة ما بین رسولین من رسل الله. (فی)


( 1 ) اى فی زمان انقطعاع الرسل وعدم تیسر الوصول إلى الحجة .  ( 2 ) أى البلوغ والادراک .  ( 3 ) المعتوه : من نقص عقله


ناظر به فرصت عمل نیست

اگر به مقتضای مقدار هدایت عمل کرده باشد اینجا هم موفق می‌شود یعنی زمینه را از قبل داشته و به فعلیت می رساند در یک امتحان

اگر به متقضای هدایتی  که یافته نیز عمل نکرده باشد در امتحان با توجه به عملکرد دنیوی اش مردود می شود


محبوبترین احادیث, [١٣.٠٨.١٦ ١١:٥٤]
یا اباذر: اعبد اللّه کانّک تراه فان کنت لا تراه فانّه یراک.
ای ابوذر: خدا را چنان بندگی کن که گویا او را می‌بینی، پس اگر تو او را نمی‌بینی او تو را می‌بیند.


(یا اباذر: ما رأیت کالنار نام هاربها و لا مثل الجنة نام طالبها).
ای ابوذر چیزی ندیدم مانند آتش دوزخ که فرار کننده از آن بخواب رفته باشد و نه مانند بهشت که خواهان آن به خواب رفته باشد.



(یا اباذرّ: لا یسبق یطی ء بحظّه و لا یدرک حریص ما لم یقدر له و من اعطی خیراً فاللّه اعطاه و قاه).
ای ابوذر: بهره کسی را که شتاب نمی کند دیگری نمی تواند ببرد و آزمند و طمعکار به آنچه که برای وی مقدر نشده نمی رسد و هر کس به خیری رسد پس خدا به او عطا فرموده و هر کس از شری نگهداری شده خدا به او عطا فرموده و هر کس از شری نگهداری شده خدا او را نگهداری کرده است.

(یا اباذر: المتّقون سادة و الفقهاء قادة. مجالستهم زیادة انّ المؤمن لیری ذنبه کانّه تحت صخرة یخاف ان تقع علیه و انّ الکافر لیری ذنبه کانّه ذباب مرّ علی انفه).
ای ابوذر: پرهیزکاران بزرگوارانند و فقها پیشوایانند و همنشینی با آنان موجب زیادت (علم و فضیلت است) انسان با ایمان گناه خود را چنان با اهمیت می نگرد به مانند آنکه زیر تخته سنگی قرار گرفته که بیم دارد بروی فرود آید، ولی انسان کافر و خدانشنای به گناه چنان می نگرد که گویا مگسی بر روی بینی او در گذر است.


(یا اباذر: ان نفس المؤمن من اشد ارتکاضاً من الخطیئة من العصفور حین یقذف به فی شرکه).
ای ابوذر: اضطراب جان و دل انسان با ایمان برای گناه شدیدتر از اضطراب دل گنجشک است هنگام بدام افتادن.

(یا اباذر: من وافق قوله فعله فذلک الذی اصاب حظه و من خالف قوله فعله فانما یوبخ نفسه).
ای ابوذر: هر آنکس که کردارش با گفتارش مطابقت کند بهره خود را (از سعادت) دریافت نموده و هر آنکس که کردارش مخالف گفتارش باشد جز این نیست که (هنگام پاداش) خویشتن را سرزنش خواهد کرد.



(یا اباذر: ان الله جل ثناؤه لیدخل قوماً الجنة فیعطیهم حتی یملوا و فوقهم قوم فی الدرجات العلی فاذا نظروا الیهم عرفوهم، فیقولون ربنا اخواننا کنا معهم فی الدنیا فبم فضلتهم علینا، فیقال هیهات، هیهات، انهم کانوا یجوعون حین تشعبون و یظمئون حین تروون و یقومون حین تنامون و یشخصون حین تخفضون).
ای ابوذر: خدای (جل ثنائه) گروهی را به بهشت می برد پس چندان به آنان (نعمت) عطا می فرماید که خسته می شوند، و در فوق آنان گروه دیگری هستند که در پایه های بالاترند پس چون به آنها می نگرند آنان را می شناسند. پس می گویند: پروردگارا اینان همان برادران ما هستند که در دنیا با هم بودیم (زندگی می کردیم) پس چرا آنان را بر ما برتری داده ای؟ در پاسخ گفته می شود: هیهات، هیهات، آنگاه که شما سیر بودید آنان گرسنگی می کشیدند، آنگاه که شما سیراب بودید آنان تشنگی می بردند (روزه داشته)، آنگاه که شما در خواب بودید آنان ایستاده (به نماز مشغول) بودند، آنگاه که شما به استراحت می پرداختید آنان از برای خدا (از جا بلند می شدند) بیرون می شتافتند.


(یا اباذر: ایما رجل تطوع فی کل یوم و لیلة اثنتی عشرة رکعة سوی المکتوبة کان له حقاً واجباً بیت فی الجنة).
ای ابوذر: هر مردی که در شبانه روز فزونتر از نمازهای واجب دوازده رکعت بگذارد، حق ثابت او در برابر آن خانه ای در بهشت خواهد بود.


(یا اباذر: ما من مؤمن یقوم مصلیاً الا تناثر علیه البر ما بینه و بین العرش و کل به ملک ینادی یابن آدم لو تعلم مالک فی الصلوة و من تناجی ما انفتلت).
ای ابوذر: انسان با ایمان هرگاه به نماز می ایستد رحمت پروردگار عالم تا عرش بر او احاطه کند و فرشته ای بر او گماشته می شود که ندا می کند فرزند آدم اگر می دانستی که در نماز چه نصیب تو می گردد و با چه کسی سخن می گوئی هرگز از آن باز نمی ایستادی.

(یا اباذر: طوبی لاصحاب الالویة یوم القیامة یحملونها فیسبقون الناس الی الجنة، الا هم السابقون الی المساجد بالاسحار الی المساجد بالاسحار و غیر الاسحار).
ای ابوذر: خوشا به حال آنان که در روز رستاخیز علمدار و پرچمدارند، پرچم را پیشاپیش مردم گرفته و بر آنان در رفتن به بهشت پیشی می گیرند، آنان همان افرادی هستند که سحرگاهان و سایر اوقات به مسجدها پیشی می جویند.




(یا اباذر: ما عبدالله علی مثل طول الحزن).
ای ابوذر: خدای جهان هیچگاه بمانند درازی اندوه عبادت نشده است (بنده ای که همواره از آتش عذاب خدا ترسان بوده، و برای خدا مدتهای طولانی در برابر ناملایمات، صبر ورزیده و برای دوری از مقامات معنوی محزون است، از همه فزونتر خدا را بندگی کرده است.)

محبوبترین احادیث, [١٣.٠٨.١٦ ١١:٥٤]
(یا اباذر: من اوتی من العلم ما لا یبکیه لحقیق ان یکون قد اوتی علم ما لا ینفعه، لان الله عزوجل نعت العلماء فقال: (ان الذین اوتوا العلم من قبله اذا یتلی علیهم یخرّون للاذقان سجداً و یقولون سبحان ربنا ان کان وعد ربنا لمفعولا و یخرّون للاذقان یبکون و یزیدهم خشوعاً).** سوره اسراء، آیه 107 - 109.***
ای ابوذر: هر کس را علمی بدهند که او را نگریاند، سزاوار است گفته شود علمی بدو داده شده که او را ثمر نمی بخشد، زیرا خداوند عزوجل در قرآن کریم** سوره اسراء، آیه 107- 109.***علما را چنین توصیف فرموده است:
(آنان که پیش از بعثت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم یا قبل از نزول قرآن به آنها دانش داده شده هنگامی که قرآن بر آنان خوانده می شود به حالت سجده به رو می افتند و می گویند پاک است پروردگار ما وعده های او انجام خواهد یافت و آنان به رو می افتند و می گریند و خشوع دلشان بیشتر می گردد.)

(یا اباذر: یقول الله تبارک و تعالی: لا اجمع علی عبد خوفین و لا اجمع له امنین فاذا امننی فی الدنیا اخفته یوم القیامة و اذا خافنی فی الدنیا امنته یوم القیامة).
ای ابوذر، خدای تبارک و تعالی می فرماید: من بر بنده دو ترس را جمع نمی کنم و دو ایمنی را نیز جمع نمی نمایم، اگر او در این جهان از من ایمن بود (و هیچ نترسید) در جهان دیگر او را خواهم ترسانید ولی اگر در این جهان از من ترسناک بود روز رستاخیز او را ایمن خواهم ساخت.


(یا اباذر: لو انّ رجلاً کان له کعمل سبعین نبیاً لاحتقره و خشی ان لا ینجو من شرّ یوم القیامة).
ای ابوذر: اگر مردی به قدر هفتاد پیامبر اعمال نیک داشته باشد (در روز قیامت) آن را ناچیز می شمارد، و می ترسد از شر روز قیامت نجات نیابد.

(یا اباذر: ان العبد لیعرض علیه ذنوبه یوم القیامة فیقول: اما انی کنت مشفقاً، فیغفر له).
ای ابوذر: گناهان بنده (با ایمان) در روز قیامت به او ارائه می شود پس می گوید در دنیا من ترسان بودم، در نتیجه گناهانش آمرزیده و بخشیده می گردد.

(یا اباذر: ان الرجل لیعمل الحسنة فیتکل علیها و یعمل المحقرات حتی یاتی الله و هو علیه غضبان و ان الرجل لیعمل السیئة فیفرق منها فیاتی الله عزوجل امناً یوم القیامة).
ای ابوذر: مردی کاری نیک انجام می دهد و به اتکال و اعتماد بر آن کار خوب، گناهانی کوچک مرتکب می گردد (و در برابر کردار نیک خویش گناه را سهل می انگارد) چنین کسی هنگامی که پیش خدا می رود او بر وی خشمگین است، مردی نیز گناه و کار بد مرتکب می گردد ولی از عقوبت آن هراسان است چنین کسی در روز قیامت با خاطر آسوده بر خدای عزوجل وارد می شود.

(یا اباذر: ان العبد لیذنب الذنب فیدخل به الجنة.
فقلت: و کیف ذلک بابی انت و امی یا رسول الله؟
قال صلی الله علیه و آله و سلم: یکون ذلک الذنب نصب عینیه تائباً منه فاراً الی الله عزوجل حتی یدخل الجنة:)
ای ابوذر: بنده خدا گناهی می کند و به سبب آن به بهشت می رود.
پس گفتم: یا رسول الله پدر و مادرم فدای تو باد چگونه ممکن است؟
فرمود: گناه را نصب العین خود قرار می دهد و همواره از آن توبه و فرار نموده و به خدا پناه می برد تا آنگاه که به بهشت در می آید.



 (یا اباذر: والذی نفس محمد بیده لو ان الدنیا کانت تعدل عند الله جناح بعوضة او ذباب ما سقی الکافر منها شربة من ماء).
ای ابوذر: سوگند به خدایی که جان محمد صلی الله علیه و آله و سلم در دست اوست اگر دنیا پیش خدا به قدر پر پشه یا مگسی ارزش داشت به انسان کافر حتی یک شربت آب از آن (دنیا) نمی داد.

(یا اباذر: الدنیا ملعونة و ملعون ما فیها الا ما ابتغی به وجه الله و ما من شی ء ابغض الی الله تعالی من الدنیا خلقها ثم اعرض عنها** در مکارم الاخلاق و بحار(ثم عرضها) آمده است.***فلم ینظر الیها و لا ینظر الیها حتی تقوم الساعة و ما من شیی ء احب الی الله عزوجل من الایمان به و ترک ما امر بترکه).
ای ابوذر: دنیا و آنچه در آن است لعنت شده مگر آنچه به وسیله آن تحصیل رضای الهی گردد** فراهم ساختن اسباب و وسایل آسایش خانواده خود و سایر مردم با ایمان در اطاعت خدای متعال از جمله اعمال خدا پسند است که می توان با آن تحصیل رضای الهی نمود.***و پیش پروردگار تعالی چیزی مبغوض تر از دنیا نیست، آن را بیافرید سپس از آن اعراض فرمود و دیده رحمت از آن تا قیام قیامت ببرید و به سوی آن نظر نخواهد فرمود و هیچ چیزی در پیش او محبوبتر از ایمان به خدا و دوری جستن از محرمات و گناهان نیست.




(یا اباذر: ان الله عزوجل اذا اراد بعبد خیراً فقهه فی الدین و زهده فی الدنیا و بصره بعیوب نفسه).
ای ابوذر: خدای عزوجل هرگاه خیر کسی را بخواهد او را در دین فقیه (و دانا) می سازد و در دنیا زاهد می گرداند و او را به عیب های خویش بینا می سازد.

محبوبترین احادیث, [١٣.٠٨.١٦ ١١:٥٤]
(یا ابوذر: ما زهد عبد فی الدنیا الا انبت** احتمال أثبت نیز می باشد.***الله الحکمة فی قلبه و انطق بها لسانه و بصره عیوب الدنیا و دائها و دوائها و اخرجه منها سالماً الی دار السلام).
ای ابوذر: بنده ای در دنیا زهد نورزید مگر اینکه خدا حکمت را در دلش می رویاند (یا در قلب او جایگزین می کند) و زبانش را به آن گویا ساخته و او را به عیب های دنیا، دردها و دواهای آن بینا و آشنا گردانیده و او را سالم از دنیا بسوی بهشت بیرون می برد.


(یا اباذر: اذا رایت اخک قد زهد فی الدنیا فاستمع منه فانه یلقی الیک الحکمة قلت: یا رسول الله من ازهد الناس؟
قال صلی الله علیه و آله و سلم من لم ینس المقابر و البلی و ترک فضل زینة الدنیا و اثر ما یبقی علی ما یفنی و لم یعدّ غداً من ایامه و عدّ نفسه فی الموتی).
ای ابوذر: آنگاه که دیدی برادر تو در دنیا زهد می ورزد و به دنیا بی علاقه است به سخنان او گوش ده، زیرا او به تو حکمت فرا می خواند.
گفتم: یا رسول الله زاهدترین مردم کیست؟ فرمود: کسی که قبور و پوسیدن اجساد را فراموش نکند و زیادی زینت دنیا را ترک کند و آنچه را باقی می ماند (آخرت) بر آنچه فانی و نابود می شود (دنیا) ترجیح دهد و فردا را از عمر خویش نشمرده و خود را در میان مردگان به شمار آورد.




(یا اباذر: حب المال و الشرف اذهب لدین الرجل من ذئبین ضاریین فی زرب الغنم فاغارا فیها حتی اصبحا فماذا ابقیا منها.
قلت: یا رسول الله الخائفون الخاضعون المتواضعون الذاکرون الله کثیراً أهم یسبقون الناس الی الجنة؟
قال: لا، و لکن فقراء المسلمین فانهم یتخطون رقاب الناس فیقول لهم خزنة الجنة کما انتم حتی تحاسبوا فیقولون بم نحاسب فوالله ما ملکنا فنجور و نعدل و لا افیض علینا فنقبض و نبسط و لکنا عبدنا ربنا حتی دعانا فاجبنا).
ای ابوذر: دوستی مال و شرف و مقام دنیوی، بر دین مرد، از دو گرگ خونخوار بر گله گوسفند بیشتر صدمه می زند که (شبانه) بر آن هجوم آورند تا چه از گوسفندان تا صبحگاه بجای بگذارند؟!
گفتم: یا رسول الله کسانی که از خدا همی ترسند و خاضع و متواضعند و خدا را زیاد یاد می کنند آیا آنان به دیگران در بهشت سبقت خواهند جست؟
فرمود: نه، بلکه بینوایان مسلمین قدم بر شانه های مردم نهاده و به سوی بهشت روان خواهند شد، آنگاه خزانه داران بهشت می گویند بجای خویش باشید تا درباره شما حساب به عمل آید، پاسخ می دهند بر چه ما را حساب خواهند نمود به خدا قسم ما حکومتی نداشتیم تا جور و ستم بکنیم و (یا) عدل و داد به کار بندیم و ثروتی به ما داده نشده بود که ببخشیم و (یا) بخل ورزیم و لکن ما پروردگار خود را عبادت و بندگی کردیم تا دعوت حق را لبیک گفتیم.

(یا اباذر: انّ الدنیا مشغلة للقلوب و الابدان و ان الله تبارک و تعالی سائلنا عما نعمنا فی حلاله فکیف بما نعمنا فی حرامه).
ای ابوذر: دنیا دل و جان و تن مردم را به خود مشغول می دارد و به حقیقت که خداوند تبارک و تعالی ما را از نعمتهایی که از حلال به ما ارزانی شده مورد باز جویی قرار خواهد داد تا چه رسد به نعمتهایی که از حرام به دست آمده است.

(یا اباذر: انی قد دعوت الله جل جلاله ان یجعل رزق من یحبنی الکفاف و ان یعطی من یبغضنی کثرة المال و الولد).
ای ابوذر: من از خدا جل جلاله خواسته ام که روزی دوستداران مرا به قدر جاجت قرار دهد و مال و فرزند دشمنان مرا زیاد گرداند.




(یا اباذر: ان ربی اخبرنی، فقال: و عزتی و جلالی ما ادرک العابدون درک البکاء عندی و انی لا بنی لهم فی الرفیق قصراً لا یشرکهم فیه احد.
قال قلت: یا رسول الله ایّ المؤمنین اکیس؟
قال: اکثرهم للموت ذکراً و احسنهم له استعداداً).
ای ابوذر: پروردگار من به من چنین اعلام فرموده است: به عزت و جلالم سوگند عبادتگزاران به قدر آن پاداش که در نزد من برای گریه (از ترس خدا) تعیین شده است دریافت نخواهند داشت و من برای گریه کننده در عالی ترین مراتب بهشت قصری بپا خواهم داشت که دیگری در آن شریک نشود، گفتم: یا رسول الله، کدام یک از مؤمنان زیرک تر است؟
فرمود: آن کس که از همه بیشتر به یاد مرگ باشد و خود را بهتر از همه به استقبال آن آماده سازد.


(یا اباذر: اذا دخل النور القلب انفسح القلب و استوسع قلت: فما علامة ذلک؟ بابی انت و امی یا رسول الله قال: الانابة الی دارالخلود والتجافی عن دار الغرور و الاستعداد للموت قبل نزوله).
ای ابوذر: هر گاه نور در دل تابید دل گشاده و فراخ می گردد، گفتم: یا رسول الله پدرم و مادرم فدای تو باد نشانه آن چیست؟
فرمود: علامت آن میل بسوی آخرت و کنار رفتن از فریبکاری دنیا و آمادگی به مرگ پیش از رسیدن آن است.

(یا اباذر: اتق الله و لاتری الناس انک تخشی الله فیکر موک و قلبک فاجر).
ای ابوذر: از خدا بترس و مردم تو را نبینند که تو از خدای (بزرگ) می ترسی تا تو را به سبب آن گرامی دارند در صورتی که دل تو به فکر گناه است.

محبوبترین احادیث, [١٣.٠٨.١٦ ١١:٥٤]
(یا اباذر: لیکن لک فی کل شی ء نیّة (صالحة) فی النوم و الاکل).
ای ابوذر: در هر چیز (حتی) در خوردن و خوابیدن دارای نیت نیک باش.


(یا اباذر: ان الله ملائکة قیاماً من خیفته ما رفعوا رؤسهم حتی ینفخ فی الصور النفخة الاخرة فیقولون جمیعاً:
سبحانک و بحمدک ما عبدناک کما ینبغی لک ان تعبد.
و لو کان لرجل عمل سبعین نبیاً لاستقل عمله من شدة ما یری یومئذ، و لو انّ زفرت جهنم زفرة لم یبق ملک مقرب و لا نبی مرسل الا خرجاثیاً لرکبتیه یقول: نفسی نفسی حتی ینسی ابراهیم اسحق یقول یا رب انا خلیللک ابراهیم فلا تنسنی).
ای ابوذر: خدا فرشتگانی دارد که از ترس او همواره بر پا ایستاده اند سرهای خود را به زیر انداخته اند تا روز قیامت آنگاه همگی می گویند:
منزه و پاکی تو، و سپاس تو راست، ما تو را آن گونه که سزاوار تست بندگی نکردیم.
و در آن روز اگر مردی دارای عمل هفتاد پیامبر باشد آن را از شدت آنچه در آن روز می بیند کم می شمارد و اگر سطلی از چرک و ریم دوزخ در مشرق زمین بریزند مغز سر کسانیی که در مغرب زمینند بجوش می آید و اگر جهنم بخروش آید هیچ ملک مقرب و پیغمبر مرسلی نمی ماند مگر به زانو در می آید و می گوید: پروردگارا نجاتم را می خواهم، نجاتم را، حتی ابراهیم علیه السلام اسحاق فرزند خود را از یاد می برد و می گوید پروردگارا من خلیل تو ابراهیم هستم پس مرا فراموش منما.

(یا اباذر: لو انّ امرأة من نساء اهل الجنة اطلعت من سماء الدنیا فی لیلة ظلماء لاضاءت لها الارض افضل مما یضیئها القمر لیلة البدر و لوجد ریح نشرها جمیع اهل الارض و لو ان ثوباً من ثیاب اهل الجنة نشر الیوم فی الدنیا لصعق من ینظر الیه و ما حملته ابصارهم).
ای ابوذر: اگر زنی از زنان اهل بهشت از آسمان دنیا سر خویش را در میان شب تاری نمایان سازد، زمین از تابش آن بیشتر از تابش ماه شب چهارده روشن گردد و عطری که از (پریشان کردن زلف) او بلند شود به مشام تمامی اهل زمین برسد و اگر یکی از لباسهای اهل بهشت، امروز در دنیا گشوده شود هر کس در آن بنگرد از هوش برود و دیدگان مردم تاب دیدن آن را نیاورد.


((یا اباذر: اذا تبعت جنازة فلیکن عملک فیها التفکر و الخشوع و اعلم انک لاحق به).
ای ابوذر: هنگامی که دنبال جنازه می روی کار تو در آن حال تفکر و خشوع باشد و بدان که تو نیز به او ملحق خواهی شد.



(یا اباذر: رکعتان مقتصدتان فی تفکر خیر من قیام لیلة و القلب ساه).
ای ابوذر: دو رکعت نماز میانه (غیر طولانی که زیاد سبک هم نباشد) با توجه و تفکر انجام یابد بهتر از یک شب به عبادت ایستادن است در حالی که قلب از اندیشه عبادت غفلت داشته باشد.



(یا اباذر: لا یفقه الرجل کل الفقه حتی یری الناس فی جنب الله تعالی امثال الاباعر ثم یرجع الی نفسه فیکون هو احقر حاقر لها).
ای ابوذر: مرد، فقیه تمام فقیه نمی شود تا مردم را در جنب عظمت خدای تعالی بمانند شتران بی ادارک بیند، سپس به خود نگریسته و خود را کمتر از آنان بیابد.

(یا اباذر: لا تصیب حقیقة الایمان حتی تری الناس کلهم حمقی فی دینهم عقلاء فی دنیاهم).
ای ابوذر: تو به حقیقت ایمان نمی رسی تا همه مردم را در دین خود ابله و در دنیای خود عاقل ببینی.** مرحوم علامه مجلسی در ذیل این کلام فرموده است: که مراد از همه مردم در اینجا غالب مردم است یا مراد از (ناس) در (تری الناس) مردم اهل دنیا است.***

(یا اباذر: حاسب نفسک قبل ان تحاسب فهو اهون لحسابک غداً وزن نفسک قبل ان توزن و تجهز للعرض الاکبر یوم تعرض لا تخفی علی الله منک خافیة).
ای ابوذر، تو خود به حساب خودت پیش از آنکه تو را به پای محاسبه آرند برس تا فردا محاسبه بر تو آسان گردد و خویشتن را بسنج پیش از آنکه تو را بسنجند و برای عرضه بزرگ به پیشگاه خدا در روز رستاخیز آمادگی پیدا کن که هیچ چیز از تو بر خدا پنهان نمی ماند.

(یا اباذر: استحی من الله فانی و الذی نفسی بیده لا ازال حین اذهب الی الغائط متقنعاً بثوبی من الملکین الذین معی).
ای ابوذر: از خدا حیا کن به خدایی که جانم در کف اختیار اوست هر وقت برای تطهیر می روم سر و روی خودم را با لباسم می پوشانم و از آن دو فرشته که با من همراهند حیا می کنم.

محبوبترین احادیث, [١٣.٠٨.١٦ ١١:٥٤]
(یا اباذر: اتحب ان تدخل الجنة؟
قلت: نعم، فداک ابی و امی.
قال: فاقصر من الامل و اجعل الموت نصب عینیک، و استحی من الله حق الحیاء.
قال قلت: یا رسول الله کلنا نستحیی من الله.
قال: ذلک الحیاء و لکن الحیاء من الله ان لا تنسی المقابر و البلی و تحفظ الجوف و ماوعی و الراس و ما حوی و من اراد کرامة الاخرة فلیدع زینة الدنیا فاذا کنت کذلک اصبت ولایة الله).
ای ابوذر: آیا دوست داری که به بهشت در آیی؟
گفتم: آری پدر و مادرم به فدایت.
فرمود: آرزو را کوتاه کن و مرگ را نصب العین خویش گردان و از خدا چنانچه لازم است حیا کن.
گفتم: یا رسول الله همه ما از خدا حیا می کنیم؟
فرمود: حیا از خدا چنان نیست (که به نظر می رسد) حیا از خدا آن است که گورها و پوسیدن در آن را فراموش نکنی و جوف (یعنی شکم و عورت) و هر چه در آن است و سر و آنچه در آن است (یعنی اعضاء داخلی و چشم و گوش و زبان را) کنترل کنی (از حرام و گناه نگهداری)، هر کس کرامت و بزرگی آخرت را بخواهد باید زینت دنیا را ترک نماید، پس آنگاه که چنین باشی (یا بشوی) به مقام دوستی خدا رسیده ای.

(یا اباذر: یکفی من الدعاء مع البرّ ما یکفی الطعام من الملح).
ای ابوذر: کافی است از دعا با کردارهای شایسته، آن مقدار که از نمک برای طعام کافی است.

(یا اباذر: مثل الذی یدعو بغیر عمل کمثل الذی یرمی بغیر و تر).
ای ابوذر: مثل کسی که بدون عمل (شایسته) دعا می کند مانند کسی که بدون زه کمان را می کشد برای تیراندازی.

(یا اباذر: ان الله یصلح بصلاح العبد ولده و ولد ولده و یحفظه فی دویرته و الدور حوله مادام فیهم).
ای ابوذر: خداوند با صالح بودن شخصی اصلاح می کند فرزندان و فرزندان فرزندان او را و حرمت او را درباره خانه و خانه های مجاورش مادامی که در میان آنان است نگهداری می کند.

(یا اباذر: ان ربک عزوجل یباهی الملائکة بثلاثة نفر؛ رجل فی ارض قفر فیؤذن ثم یقیم ثم یصلی، فیقول ربک للملائکة انظروا الی عبدی یصلی و لا یراه احد غیری فینزل سبعون الف ملک یصلون و راءه و یستغفرون له الی الغد من ذلک الیوم و رجل قام من اللیل فصلی وحده فسجد و نام و هو ساجد، فیقول تعالی: انظروا الی عبدی، روحه عندی و جسده ساجد و رجل فی زحف یفر اصحابه و یثبت هو یقاتل حتی یقتل).
ای ابوذر: پروردگار عزیز و جلیل تو با سه شخص بر فرشتگان مباهات می کند:
1- مردی که در میان بیابان اذان و بعد اقامه بگوید و بعد نماز بپا دارد پس پروردگارت به فرشتگان می فرماید به بنده ام بنگرید نماز می خواند در حالی که کسی غیر از من او را نمی بیند آن گاه هفتاد هزار ملک نازل می گردد و دنبال او نماز می گذارند و تا فردای آن روز برای او (از خدا) آمرزش می خواهند،2 - مردی که پاسی از شب از جا بلند شود و به تنهایی نماز بخواند پس سجده کند و در حال سجده به خواب رود خدای تعالی می فرماید بنگرید به بنده من که روح او پیش من و تنش در سجده است، 3- مردی که در میدان جهاد باشد همراهانش فرار کنند و او ثابت قدم به جهاد پردازد تا کشته شود.

(یا اباذر: ما من رجل یجعل جبهته فی بقعة من بقاع الارض الا شهدت له بها یوم القیامة و ما من منزل ینزله قوم الا و اصبح ذالک المنزل یصلی علیهم او یلعنهم).
ای ابوذر: هیچ مردی پیشانی خود را به نقطه ای از نقاط زمین نمی گذارد مگر این که آن نقطه زمین در روز قیامت بر آن سجده به نفع او شهادت دهد و منزلی نیست که گروهی در آن فرود آیند مگر سحرگاهان همان منزل بر آنان صلوات می فرستد یا لعنتشان می کند.

(یا اباذر: ما من صباح و لا رواح الا و بقاع الارض ینادی بعضها بعضاً: یا جارة هل مربک ذاکر الله تعالی؟ او عبد وضع جبهته علیک ساجداً لله؟ فمن قائلة لا و من قائلة نعم، فاذا قالت نعم اهتزت و ابتهجت و تری ان لها الفضل علی جارتها).
ای ابوذر: هیچ صبح و شام نیست مگر نقاط زمین همدیگر را ندا می کنند ای همسایه من آیا بر تو گذشت کسی که ذکر و یاد خدای متعال را نماید، یا بنده ای که پیشانی خویش برای سجده به خدا بر تو نهد برخی گویند آری و برخی گویند نه، هر کدام که آری بگوید بر خود می بالد و شاد می گردد و خود را بر دیگری برتر می بیند.

(یا اباذر: ان الله جلّ ثناؤه لما خلق الارض و خلق ما فیها من الشجر لم تکن فی الارض شجرة یاتیها بنوادم الا اصابوا منها منفعة فلم تزل الارض و الشجر کذلک حتی تکلم فجرة بنی ادم بالکلمة العظیمة قولهم: (اتخذ الله ولداً) فلما قالوها اقشعرّت الارض و ذهبت منفعة الاشجار).
ای ابوذر: آنگاه که خدا جلّ ثنائه زمین و درختانی که در آن است بیافرید به هر درختی که فرزندان آدم می رسیدند منتفع می گشتند و زمین و درختان همین گونه بودند، تا آنگاه که گناهکاران فرزندان آدم به آن کلمه (نادرست) بزرگ تکلم کردند و به خدا نسبت پدر و فرزندی دادند چون آن سخن بگفتند زمین بر خود بلرزید و نفع درختان از میان رفت.

محبوبترین احادیث, [١٣.٠٨.١٦ ١١:٥٤]
(یا اباذر: من اقام و لم یؤذن لم یصل معه الا ملکاه اللذان معه).
ای ابوذر: هر کس برای نماز، اقامه بگوید و اذان نگوید با او جز آن دو ملک که با وی هستند نماز نمی خوانند.

(یا اباذر: ما من شاب یدع لله الدنیا و لهوها و اهرم شبابه فی طاعة الله الا اعطاه الله اجر اثنین و سبعین صدیقاً).
ای ابوذر: هر جوانی که برای خدا دنیا و لهو آن را ترک نماید و جوانی خود را در اطاعت خدا به پیری رساند خدا هم به او اجر و ثواب هفتاد و دو صدیق عطا فرماید.

(یا اباذر: الذاکر فی الغافلین کالمقاتل فی الفارین).
ای ابوذر: کسی که در میان غافلان خدا را یاد کند مانند کسی می باشد که در میان فرار کنندگان، جهاد کند.

(یا اباذر: الجلیس الصالح خیر من الوحدة و الوحدة خیر من جلیس السوء و املاء الخیر خیر من السکوت و السکوت خیر من املااء الشرّ).
ای ابوذر: همنشین نیکو بهتر از تنهایی است و تنهایی بهتر از همنشین بد است و بیان خیر بهتر از سکوت و سکوت بهتر از بیان و گفتار شر است.

(یا اباذر: لا تصاحب الا مؤمناً و لا یاکل طعامک الا تقی و لا تاکل طعام الفاسقین، یا اباذر: اطعم طعامک من تحبه فی الله و کل طعام من یحبک فی الله عزوجل).
ای ابوذر: همنشینی مکن جز با افراد با ایمان و طعام تو را جز شخص پرهیزکار نخورد، تو نیز طعام افراد فاسق را نخور. ای ابوذر: به کسی طعام خود را بخوران که در راه خدا او را دوست می داری تو نیز طعام کسی را بخور که تو را در راه خدای عزوجل دوست می دارد.



(یا اباذر: اترک فضول الکلام و حسبک من الکلام ما تبلغ به حاجتک).
ای ابوذر: از گفتن سخنان زائد و لغو خودداری کن، تو را از سخن همان بس که رفع احتیاجت را بنماید.

(یا اباذر: کفی بالمرء کذبا ان یحدث بکل ما یسمع).
ای ابوذر: در دروغگو بودن کافی است که شخص هر چه می شنود نقل نماید.

 (یا اباذر: ما من شی ء احق بطول السجن من اللسان).
ای ابوذر: برای زندان طولانی هیچ چیز سزاوارتر از زبان نیست.



(یا اباذر: ما عمل من لم یحفظ لسانه، یا اباذر: لا تکن عیاباً و لا مداحاً و لا طعاناً و لامماریاً).
ای ابوذر: کسی که زبانش را (از بدی) نگهداری نکند، عمل (خیری و خوبی) برای او نیست، ای ابوذر: عیب جو و ثناخوان و طعنه زن و ستیزه جو مباش.


(یا اباذر: لایزال العبد یزداد من الله بعداً ما ساء خلقه).
ای ابوذر: مادام که بنده ای سوء خلق دارد. (بداخلاقی می کند) از خدا دورتر می شود.

(یا اباذر: الکلمة الطیبة صدقة و کل خطوة تخطوها الی الصلوة صدقه).
ای ابوذر: سخن پاک (از گناه و بدی) صدقه است و هر قدم که به سوی نماز (جماعت و مسجد) بر میداری صدقه است (برای خداست و ثواب صدقه دارد.)


(یا اباذر: ان الله تعالی یعطیک ما دمت جالساً فی المسجد بکل نفس تنفست فیه درجه فی الجنة و تصلی علیک الملائکة و تکتب لک بکل نفس تنفست فیه عشر حسنات و تمحی عنک عشر سیئات).
ای ابوذر: خدای تبارک و تعالی تا تو در مسجد هستی به تو به شماره نفسهایت، درجه در بهشت عطا خواهد فرمود و فرشتگان بر تو صلوات می فرستند و به هر نفس تو در مسجد ده حسنه برایت نوشته می شود و ده سیئه محو می گردد.

(یا اباذر: یقول الله تبارک و تعالی: ان احب العباد الی المتحابون بحلالی** لفظ (بحلالی) فقط در مجموعه ورام است و احتمالا غلط می باشد.*** (من اجلی) المتعلقة قلوبهم بالمساجد والمستغفرون بالاسحار اولئک اذا اردت باهل الارض عقوبة ذکرتهم فصرفت العقوبة عنهم).
ای ابوذر: خدای بزرگ و بلند مرتبه می فرماید که محبوب ترین بندگان پیش من کسانی هستند که (با حلال من) یا از جهت من (بخاطر من) با یکدیگر محبت و دوستی می نمایند و دلهای آنان با مساجد پیوند دارد و در سحرگاهان به استغفار می پردازند، آنان کسانی هستند که اگر بخواهیم به اهل زمین عقوبتی متوجه سازم به خاطر آنان عقوبت را از ایشان باز می دارم.

(یا اباذر: کل جلوس فی المسجد لغو الا ثلاثة قراءة مصلِّ، او ذکر الله او سائل عن علم).
ای ابوذر: هرگونه نشستن در مسجد لغو و بی فایده است مگر در سه حال: یا در حال نماز مشغول قرائت قرآن باشد، یا به یاد خدا ذکر بگوید، یا به آموختن دانش (دین) اشتغال ورزد و بپرسد.

(یا اباذر: کن بالعمل بالتقوی اشد اهتماماً منک بالعمل فانه لایقل عمل بالتقوی و کیف یقل عمل یتقبل؟ یقول الله عزوجل (انما یتقبل الله من المتقین).
ای ابوذر: برای مقرون گشتن عمل به تقوی بیشتر از اصل آن عمل اهتمام کن زیرا عمل با تقوی کم نیست، چگونه عملی که مورد قبول درگاه خدا باشد کم شمرده می شود، خدای عزوجل می فرماید: ( عمل را پروردگار از پرهیزکاران فقط، می پذیرد).

محبوبترین احادیث, [١٣.٠٨.١٦ ١١:٥٤]
(یا اباذر: لایکون الرجل من المتقین حتی یحاسب نفسه اشدّ من محاسبة الشریک شریکه، فیعلم من این مطعمه و من این مشربه و من این ملبسه؟ امن حل ذلک من حرام یا اباذر: من لم یبال من این اکتسب المال لم یبال الله عز و جل من این ادخله النار).
ای ابوذر: مرد از پرهیزکاران به شمار نمی آید تا خود را سخت تر از محاسبه شخص درباره شریک محاسبه قرار دهد پس باید بداند خوراکش و آنچه می نوشد و آنچه می پوشد از چه راهی تهیه شده است، از حلال است یا از حرام. ای ابوذر: هر آنکس که ملاحظه نمی کند که کسب مال او از کجاست (و از حرام پروا نداشته باشد)، خدا نیز درباره وی ملاحظه نمی نماید که از کجا او را به آتش وارد سازد.

(یا اباذر: من سر ان یکون اکرم الناس فلیتق الله عزوجل).
ای ابوذر: هر کس دوست می دارد گرامی ترین مردم (در نزد خدا) باشد پس باید از خدای عزوجل بترسد. (و تقوای او را رعایت کند)


(یا اباذر: ان احبکم الی الله جل ثنائة اکثرکم ذکراً له، و اکرمکم عندالله اتقاکم له و انجاکم من عذاب الله اشدکم له خوفاً).
ای ابوذر: محبوب ترین شما پیش خدای جل ثنائه کسی است که بیشتر به یاد او باشد و عزیز و گرامی ترین شما پیش خدا پرهیزکارترین شماست برای او، و نجات یابنده ترین شما از عذاب خدا کسی است که بیشتر از او بترسد.

(یا اباذر: ان المتقین الذین یتقون الله عزوجل من الشی ء الذی لایتقی منه، خوفاً من الدخول فی الشبهة).
ای ابوذر: پرهیزکاران کسانی هستند که از چیزی که از آن پرهیز لازم نیست (و حلال است) اجتناب می کنند و از ترس آنکه مبادا در شبهه داخل شوند.

(یا اباذر: من اطاع الله عزوجل فقد ذکر الله و ان قلت صلالة و صیامه و تلاوتة للقرآن).
ای ابوذر: هر کس که در اطاعت خدای عزوجل باشد ذکر خدا کرده (حقیقتاً خدا را یاد کرده است) گر چه نماز و روزه (مستحبی)اش اندک باشد و کمتر قرآن بخواند.



(یا اباذر: فضل العلم خیر من فضل العبادة و اعلم انکم لو صلیتم حتی تکونوا کالحنایا و صمتم حتی تکونوا کالاوتار ما ینفعکم ذالک الا بورع).
ای ابوذر: فضیلت علم از فضیلت عبادت بهتر است و بدان که شماها اگر آنقدر به نماز بایستید که مانند کمان خم شوید و آنقدر روزه بگیرید که مانند زه کمان لاغر شوید به شما سودی نمی رسد جز با پرهیزکاری و ورع.


(یا اباذر: من لم یأت یوم القیامة بثلاث فقد خسر.
قلت: و ما الثلاث؟ فداک ابی و امی.
قال: قال یحجزه عما حرم الله عزوجل علیه و حلم یرد به جهل السفهاء و خلق یداری به الناس).
ای ابوذر: هر کس در روز قیامت سه چیز همراه نداشته باشد زیانکار است. گفتم، پدر و مادرم فدای تو باد آن سه چیز چیست؟ فرمود: ورعی که او را از محرمات خدای عزوجل باز دارد، و حلم (بردباری) که با آن نادانی (بی خردان) سفیهان مقابله نماید، و خلق (نیکو) که با آن مردم مدارا نماید.

(یا اباذر: ان سرک ان تکون اقوی الناس فتوکل علی الله و ان سرک ان تکون اکرم الناس فاتق الله و ان سرک تکون اغنی الناس فکن بما فی یدالله عزوجل او ثق منک فی یدیک).
ای ابوذر: اگر می خواهی نیرومندترین مردم باشی پس بر خدا توکل کن و اگر می خواهی (در نزد خدا) عزیزترین مردم باشی پس از خدا بترس و از نافرمانیش به پرهیز و اگر می خواهی بی نیازترین مردم باشی پس به آنچه پیش خدای عزوجل است مطمئن تر باش نسبت به آنچه در دو دست خودت می باشد.

(یا اباذر: لو ان الناس کلهم اخذوا بهذه الایة لکفتهم: «و من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شی ء قدراً).** سوره طلاق آیه 2 و 3.***
ای ابوذر: اگر تمام مردم به این آیه رفتار و عمل می کردند همه را کفایت می کرد: (و من یتق الله یجعل مخرجاً و یرزقه من حیث لایحتسب...یعنی هر کس از معصیت خدا بپرهیزد خدا برای او گشایشی قرار می دهد و از راهی که گمان ندارد به او روزی می بخشد و هر کس بر خدا توکل کند (و عاقبت کارهای خود را به او واگذار کند) از جهت کفایت مهمات او را بس خواهد بود، به درستی که خدا امر خود را وجه کامل به انجام می رساند، محققاً خدا برای هر چیز (بر طبق مصلحت) اندازه و قدری معین فرموده است.)


(یا اباذر: یقول الله جل ثناؤه و عزتی و جلالی لایؤثر عبدی هوای علی هواه الا جعلت غناه فی نفسه و همومه فی اخرته و ضمنت السموات والارض رزقه و کففت علیه ضیعته و کنت له من وراء تجاره کل تاجر).
ای ابوذر: خدای تبارک و تعالی می فرماید به عزت و جلالم سوگند، بنده من خواسته مرا بر خواسته خود مقدم نمی دارد مگر اینکه من او را در مکنون جانش بی نیاز می سازم (بی نیازیش را در باطنش قرار می دهم) و چنان می کنم که اندیشه ها و هم او مصروف امور اخروی او گردد و آسمان ها و زمین را ضامن روزی او می گردانم و درآمد و حرفه او را نگهداری می کنم و من برای او خواهم بود فراسو و برتر از تجارت هر بازرگانی.

محبوبترین احادیث, [١٣.٠٨.١٦ ١١:٥٤]
(یا اباذر: لو ان ابن ادم فر من رزقه کما یفر من الموت لادرکه رزقه کما یدرکه الموت).
ای ابوذر: اگر فرزند آدم از روزی خود بگریزد همانطوری که از مرگ می گریزد، روزی او بوی خواهد رسید چنانچه مرگ او را در می یابد.

(یا اباذر: الا اعلمک کلمات ینفعک الله عزوجل بهن؟
قلت: بلی یا رسول الله(ص).
قال: احفظ اله یحفظک، احفظ الله تجده امامک، تعرف الی الله فی الرخاء یعرفک فی الشدة و اذا سالت فاسال الله عزوجلو اذا استعنت فاستعن بالله، فقد جری القلم بما هو کائن الی یوم القیامة، فلو ان الخلق کلهم جهدوا ان ینفعوک بشی ء لم یکتب لک، ما قدروا علیه و لو جهدوا ان یضروک بشی ء لم یکتبه الله علیک، ما قدروا علیه، فان استطعت ان تعمل لله عزوجل بالرضا و الیقین فافعل و ان لم تستطیع فاصبر فان فی الصبر علی ما تکره خیراً کثیراً و ان النصر مع الصبر والفرج مع الکرب و ان مع العسر یسراً).
ای ابوذر: آیا نیاموزم به تو سخنانی که خدای عزوجل تو را بدان سود بخشد؟
عرض کردم: بلی یا رسول الله(ص).
فرمود: (حرمت) خدا را (در زندگی) نگهدار تا ترا حفظ کرده، (حرمت و عظمت) خدا را نگهدار تا او را پیش روی خود یابی، خویشتن را در حال فراخی با خدا آشنا ساز تا تو را در حال تنگدستی و شدت بشناسد، هر گاه خواستی سؤال کنی، پس از خدای عزوجل سؤال بکن و هر گاه خواستی از کسی یاری جویی ا از خدا یاری جوی، پس به تحقیق که قلم بر آنچه تا روز قیامت خواهد شد جاری شده است، در نتیجه اگر تمام مردم بکوشند که سودی به تو برسانند که بر تو نوشته نشده است بر آن توانا نخواهند بود و همینطور اگر تمام مردم بکوشند که ضرری به تو برسانند که خدا بر تو ننوشته است بر آن توانا نخواهند بود، پس اگر توانستی که برای خدا کاری با رضا و یقین بکنی، بکن و اگر نتوانی پس صبر داشته باش زیرا که بر صبر و شکیبایی در تحمل آن چه از آن کراهت داری خیر فراوان مترتب است، و همانا پیروزی تأم با شکیبایی است و فرج و گشایش توأم با غم و اندوه است و به درستی که با هر دشواریی آسانی توأم است.





(یا اباذر: هم بالحسنة و ان لم تعملها لکیلا تکتب من الغافلین).
ای ابوذر: قصد کار نیک کن اگر چه انجام ندهی تا از غافلان شمرده نگردی.

(یا اباذر: من ملک ما بین فخذیه و ما بین لحییه دخل الجنة. قلت یا رسول الله(ص) انا لنؤاخذ بما تنطق به الستنا؟
قال یا اباذر: و هل یکب الناس علی مناخرهم فی النار الا حصائد السنتهم؟ انک لاتزال سالماً ما سکت فان تکلمت کتب لک او علیک).
ای ابوذر: هر کس ما بین دوران خود (یعنی عورت) و ما بین دو فک خود (یعنی دهان و زبان را از گناه) حفاظت کند داخل بهشت گردد.
گفتم: یا رسول الله ما بر آنچه با زبانمان می گوئیم آیا حتماً مورد مؤاخذ قرار می گیریم؟
فرمود: ای ابوذر آیا مردم را به روی در آتش جهنم می افکند جز نتایج زبانهای ایشان؟ تو مادامی که ساکت هستی سالمی و تالب، به سخن گشودی به سود یا زیان تو نوشته می شود.

(یا اباذر: الرجل یتکلم بالکلمة فی المجلس لیضحکهم بها فیهوی فی جهنم ما بین السماء والارض.
یا اباذر: ویل للذی یحدث و یکذب لیضحک به القوم ویل له ویل له ویل له).
ای ابوذر: مردی در انجمنی سخنی می گوید تا حاضران را به سبب آن سخن بخنداند، پس به قدر فاصله زمین تا آسمان در آتش جهنم فرو می افتد.
ای ابوذر: وای بر کسی که سخن دروغ می گوید تا مردم را بخنداند وای بر او باد، وای بر او باد، وای بر او باد.

 (یا اباذر: من صمت نجی فعلیک بالصدق و لاتخرجن من فیک کذبة ابداً.
قلت: یا رسول الله فما توبة الرجل الذی یکذب متعمداً؟
فقال: الاستغفار والصلوت الخمس تغسل ذلک).
ای ابوذر: هر کس سکوت کند نجات می یابد، پس بر تو باد به راستگویی و البته باید هرگز سخن دروغ از دهان تو بیرون نیاید.
گفتم: یا رسول الله پس توبه کسی عمداً دروغ گوید چیست؟
فرمود: طلب آمرزش کردن (از خدا) و نمازهای پنجگانه (اثر بدی) آن بدی) آن را می شوید.

(یا اباذر: ایاک والغیبة فان الغیبة اشد من الزنا.
قلت: یا رسول الله و لم ذلک بابی انت و امی؟
قال: لان الرجل یزنی و یتوب الی الله فیتوب الله علیه، والغیبة لاتغفر حتی یغفرها صاحبها).
ای ابوذر: خویشتن را از غیبت دور ساز زیرا (گناه) غیبت کردن از (گناه) زنا سخت تر است.
گفتم: یا رسول الله پدر مادرم فدای تو باد، به چه علت؟
فرمود: زیرا شخص، زنا کرده و سپس توبه می کند پیش خدا پس خدا توبه اش را می پذیرد (از او در می گذرد) ولی غیبت کننده آمرزیده نمی شود مگر آن کسی را که غیبت کرده، بر او ببخشد و از او در گذرد.

محبوبترین احادیث, [١٣.٠٨.١٦ ١١:٥٤]
(یا اباذر: سباب المؤمن فسوق و قتاله کفر و اکل لحمه من معاصی الله و حرمة ماله کحرمة دمه.
قلت: یا رسول الله و مالغیبة؟
قال: ذکرک اخاک بما یکره.
قلت: یا رسول الله فان کان فیه ذاک الذی یذکر به.
قال: اعلم انک اذا ذکرته بما هو فیه فقد اغتبته و اذا ذکرته بما لیس فیه فقد بهته).
ای ابوذر: ناسزا گفتن به مؤمن فسق است و مقاتله با او کفر است و خوردن گوشت او (به غیبت) از معصیت های خدا است و احترام مال او مانند احترام خون اوست.
گفتم: یا رسول الله غیبت چیست؟ فرمود: (غیبت آن است) که درباره برادر دینی ات سخنی بگوئی که از آن بدش می آید، گفتم: یا رسول الله اگر آنچه درباره او گفته می شود در او موجود باشد؟ فرمود: بدان که اگر آنچه را که در او هست بگوئی غیبت او را کرده ای، و اگر آنچه را که در او نیست بدو نسبت دهی بر او بهتان زده ای. (و تهمت روا داشته ای.)

(یا اباذر: من ذب عن اخیه المسلم (المؤمن) الغیبة کان حقاً علی الله عزوجل ان یعتقه من النار).
ای ابوذر: هر کس از غیبت برادر مسلمان (مؤمن) خود جلوگیری نماید بر خدای عزوجل است که او را از آتش جهنم آزاد سازد.

(یا اباذر: من اغتیب عنده المسلم و هو یستطیع نصره فنصره، نصره الله عزوجل فی الدنیا والاخرة، فان خذله و هو یستطیع نصره خذله الله فی الدنیا والاخرة).
ای ابوذر: هر کس که پیش او از برادر مسلمانش غیبت شود و او توانائی یاری او را داشته و به او یاری کند خداوند عزوجل او را در دنیا و آخرت یاری کند ولی اگر از یاری او خودداری نماید با اینکه بر آن توانا باشد خدا در دنیا و آخرت یاری خود را از او باز دارد.

(یا اباذر: لایدخل الجنة قتات.
قلت: و ما القتات؟
قال: النمام، یا اباذر: صاحب النمیمة لایستریح من عذاب الله عزوجل فی الاخرة).
ای ابوذر: قتّات داخل بهشت نگردد، پرسیدم قتّات کیست؟ فرمود: قتّات کسی است که سخن چینی می نماید، ای ابوذر: سخن چین در آخرت از عذاب خدای عزوجل راحت نشود.

(یا اباذر: من کان ذا وجهین و لسانین فی الدنیا فهو ذولسانین فی النار).
ای ابوذر: هرکه در دنیا دو روی و دو زبان باشد پس او در آتش جهنم (دو روی) دو زبان خواهد بود.

(یا اباذر: بالامانة وافشاء سر اخیک خیانة، فاجتنب ذلک واجتنب مجلس العشیرة).** مرحوم علامه مجلسی برای اجتناب از مجلس عشیرة چند معنی کرده معنی اول که به نظر می رسد مناسب تر باشد چنین است: (اجتناب کن از مجلسی که خویشان با یکدیگر می نشینند و بد مردم را می گویند).***
ای ابوذر: مجالس به امانت است و فاش کردن سرّ برادر مؤمنت خیانت است پس از آن اجتناب و از مجلس عشیرة نیز دوری کن.(اجتناب نما)

(یا اباذر: تعرض اعمال اهل الدنیا علی الله من الجمعة الی الجمعة فی یومین الاثنین والخمیس فیغفر لکل عبد مؤمن الا عبداً کانت بینه و بین اخیه شحناء فیقال اترکوا عمل هذین حتی یصطلحا).
ای ابوذر: اعمال اهل دنیا از جمعه تا جمعه دیگر در (هر هفته) دو روز دوشنبه و پنجشنبه بر خدا عرضه می شود،** عرضه داشتن اعمال به درگاه الهی با احاطه علم خدا بر تمام موجودات منافاتی ندارد.*** پس هر بنده مؤمنی را می آمرزد مگر بنده ای که میان او و برادرش عداوت و کینه باشد پس (درباره این دو) گفته می شود عمل این دو را به حال خود واگذارید تا وقتی که با هم سازش نمایند.(صلح کنند)





(یا اباذر: من احب ان یتمثل له قیاماً فلیتبوّء مقعده من النار).
ای ابوذر: هر کس دوست بدارد مردان در برابرش بایستند پس باید نشیمنگاه خود را در آتش جهنم قرار دهد و (مهیا بداند).


(یا اباذر: من مات فی قلبه مثقال ذرة من کبر لم یجد رائحة الجنة الا ان یتوب قبل ذلک.
فقال رجل: یا رسول الله انی لیعجبنی الجمال حتی وددت ان علاقة سوطی و قبال نعلی حسن فهل یرهب علی ذلک؟
قال: کیف تجد قلبک؟
قال: اجده عارفاً للحق مطمئناً الیه.
قال: لیس ذلک بالکبر، و لکن الکبر ان تترک الحق و تتجاوزه الی غیره و تنظر الی الناس و لاتری ان احداً عرضه کعرضک و لادمه کدمک).
ای ابوذر: هر کس بمیرد و در دل او به قدر سنگینی ذره ای از کبر باشد بوی بهشت را نیابد مگر آنکه پیش از مرگ توبه کند، مردی گفت: یا رسول الله من زیبائی را دوست دارم تا آنجا که می خواهم بند تازیانه و بند کفش پایم زیبا باشد آیا از این (بر من) باید ترسید و دوری کرد (که مبادا کبر باشد) حضرت فرمود: دل خود را چگونه می یابی؟ گفت: دلم بحق آشنا و بر آن ثابت است فرمود: آن کبر نیست و لکن کبر آن است که حق را ترک گوئی و از آن تجاوز نمائی به غیر آن و به مردم چنان بنگری که انگار حیثیت (آبروی) کسی مثل آبرو و حیثیت تو نیست و خونش مثل خون تو نیست. (یعنی خود را در هر باب بر مردم برتری دهی، و دیگران را حقیر شماری).

محبوبترین احادیث, [١٣.٠٨.١٦ ١١:٥٤]
(یا اباذر: اکثر من یدخل ال نار المستکبرون.
فقال: رجلو هل ینجو من الکبر احد یا رسول الله؟
قال: نعم، من لبس الصفوف و رکب الحمار و حلب العنز و جالس المساکین، یا اباذر: من حمل بضاعته فقد بری ء من الکبر یعنی نا یشتری من السوق).
ای ابوذر: بیشتر کسانی که به آتش داخل می شوند مردمان متکبر هستند مردی گفت یا رسول الله آیا کسی از تکبر (خود بینی بزرگ) نجات می یابد؟
فرمود: آری، کسی که لباس پشمینه بپوشد و سوار الاغ شود و بز بدوشد** این دستور به اقتضای زمان پیغمبر و برای ان آست که در آن زمان به آن گونه کارها شکسته نفسی حاصل می شد و کبر و تکبر شکسته می شد ولی در این زمان بعضی آنها میسر نیست.*** و با فقرا همنشینی کند.
ای ابوذر: هر کس آنچه را که از بازار خریده است به دست خویش به خانه برد از کبر، دُور و بَری گشته است.

(یا اباذر: من جر ثوبه خیلاء لم ینظر الله عزوجل الیه یوم القیمة. یا اباذر: ازرة المؤمن الی أنصاف ساقیة و لاجناح علیه فیما بینه و بین کعبیه).
ای ابوذر: هر کس لباس خود را از روی تکبر بر زمین بکشد روز قیامت خداوند عزوجل بر وی نظر رحمت ننماید.
ای ابوذر، مرد مؤمن شلوار و لباس پائین (پائین لباسش) تا نصف های ساق پایش می باشد (یعنی از حیث تواضع بهتر است) و بدی و عیبی بر او نیست در آنچه (پائین لباس) ما بین ساق و بین قوزه های پایش باشد. (یعنی پائین تر و بلندتر از قوزه نباشد).

(یا اباذر: من رفع ذیله و خصف نعله و عفر وجهه فقد بری ء من الکبر).
ای ابوذر: هر کس دامن خود را کوتاه نماید (یعنی تا حدود ساق پا و قوزه پا) و کفش خود را وصله زند و (پیشانی) صورت خود را (در سجده برای خدا) بر خاک بمالد از کبر دور (و بَری) می گردد.

(یا اباذر: من کان له قمصیان فلیلبس احد هما و لیلبس الاخر اخاه).
ای ابوذر: هر کس دو پیراهن دارد یکی را خود بپوشد و دیگر را به برادرش ** ظاهراً مراد هنگامی است که برادر مسلمان برهنه باشد او نیز توانائی آن را نداشته باشد که برای وی لباس خریداری کند در این صورت خوبست که یکی از لباسهای خود را به تن او بپوشاند. ***بپوشاند.


(یا اباذر: من ترک لبس الجمال و هو یقدر علیه تواضعاً لله عزوجل (فقد) کساه حلة الکرامة).
ای ابوذر: هر کس (زینت و پوشیدن لباس زیبا را از روی تواضع برای خداوند عزوجل ترک نماید در حالی که بر آن توانائی دارد خداوند تبارک و تعالی بر تن او حله کرامت بپوشاند. **بدیهی است که در شرع مقدس اسلام لباس زیبا پوشیدن مباح است و زینت نیز تحریم نشده در قرآن کریم می فرماید: (قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده) بگو ای پیغمبر زینتهائی که خدا برای بندگان خود فراهم ساخته تحریم نشده است. بلکه آنچه مذموم است و در این حدیث نیز پیامبر گرامی اسلام از آن نکوهش نموده آن است که انسان لباسهای فاخر بپوشد تا خود را بر دیگران برتری دهد و مردم را به حسرت وا دارد.***
توضیح: این که زیور و زینت و لباس زیبا اگر از حلال باشد و از تکبر و خودنمائی و خود فروشی نباشد مباح و جایز است ولی ترک آن به جهت تواضع و فروتنی برای خدا نیکو و پسندیده است.

(یا اباذر: طوبی لمن تواضع لله فی غیر منقصة و اذل نفسه فی غیر مسکنة و انفق مالا جمعه فی غیر معصیة و رحم اهل الذل و المسکنة و خالط اهل الفقه و الحکمة، طوبی لمن صلحت سریرته و حسنت علانیته و عزل عن الناس شره طوبی لمن عمل بعلمه و انفق الفضل من ماله و امسک الفضل من قوله).
ای ابوذر: خوشا به حال کسی که بدون اینکه نقصی (دینی یا دنیوی) داشته باشد برای خدای متعال تواضع و فروتنی نماید (نزد مردم) و خویشتن را بدون بی مالی و احتیاج، رام و کوچک دارد و مالی را که در غیر معصیت (خدا) اندوخته است انفاق و صرف نماید و به بیچارگان و محتاجان ترحم نماید، و با اهل فقه (و دانش) و حکمت همنشینی (همگرائی) کند، خوشا به حال کسی که اندرونش صالح و شایسته و آشکار و بیرونش نیکو باشد و شر و بدی خود را از مردم باز دارد، و خوشا به حال کسی که علم خویش را به کار بندد، (و به علم خود علم کند) و مازاد دارائی خویش را (در راه خدا) انفاق نماید و گفتار (زبان) خویش را از سخن بیجا (و زیاده از نیاز) باز دارد.

(یا اباذر: البس الخشن من اللباس و الصّفیق من الثیاب لئلا یجد الفخر فیک مسلکاً).
ای ابوذر، جامه زبر و لباس خشن و پیراهن درشت باف را بر تن کن تا (تکبر) و فخر در تو راه نیاید.

(یا اباذر: یکون فی اخر الزمان قوم یلبسون الصوف فی صیفهم و شتائهم و یرون ان لهم الفضل بذلک علی غیرهم، اولئک تلعنهم ملائکة السموات و الارض).
ای ابوذر: گروهی در آخر الزمان پدید آیند که در تابستان شان و زمستان شان لباس پشم می پوشند و گمان می برند که با این لباس پشم پوشی بر دیگران برای آنان (فضلی می باشد و) فزونی یافته اند (ظاهراً مراد فرقه صوفیه هستند) آنهایند که ملائکه آسمانها و زمین بر آنان لعنت می کنند.

محبوبترین احادیث, [١٣.٠٨.١٦ ١١:٥٤]
(یا اباذر: الا اخبرک باهل الجنة؟
قلت: بلی یا رسول الله.
قال: کل اشعث اغبر ذی طمرین لا یؤبه به لو اقسم علی الله لابره).
ای ابوذر: می خواهی تو را به اهل بهشت خبر دهم؟
عرض کردم: بلی یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم.
فرمود: هر ژولیده موی گردآلود که دو جامه کهنه پوشیده باشد و اعتنا و توجهی به او نباشد (یعنی مردم او را خوار و بی مقدار شمارند، (مؤمن فقیری که بعلت فقر لباس فاخر به تن نداشته و وضع ظاهریش با انسانهای مرفه سازگاری نداشته باشد، و بدین علت مردم به او اعتنایی نمی کنند و او هم باکی به عدم اعتنا مردم ندارد پس اهل بهشت است) اگر خدا را سوگند دهد البته خداوند قسم و دعای او را قبول فرماید و (خواسته او را ردّ نکند).

محبوبترین احادیث, [١٣.٠٨.١٦ ١١:٥٩]
امالی طوسی، ص535

مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام:


مَن أحَبَّ أن یَعلَمَ کَیفَ مَنزِلَتُهُ عِندَاللّه ِ فَلْیَنظُر کَیْفَ منزِلةُ اللّه ِ عِندَهُ، فَإنَّ کلَّ مَن خُیَّرَلَهُ أمرانِ: أمرُ الدُّنیا وَأمرُ الآخِرَةِ فَاَختارَ أمرَ الآخرَةِ عَلَى الدُّنیا، فَذلِکَ الَّذى یُحِبُّ اللّه ُ، وَ مَنِ اخْتارَ أمرَ الدُّنیا فَذلکَ الَّذى لامَنزِلَة لِلهِ عِندَهُ.


هرکس دوست دارد بداند جایگاهش نزد خدا چطور است، باید ببیند مقام ومرتبه خدا پیش وى چقدر است، زیرا کسى که کار دنیا وآخرت هردو در اختیار او قرار گیرد، و او کار آخرت را بر دنیا برگزیند پس خدا را دوست مى دارد، و کسى که کار دنیا را انتخاب کند، خداوند پیش او ارزش و جایگاهى ندارد.


بحار الانوار، ج 70، ص 25، ح 27






در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) آمده است: «اَللهُ رَحیْمٌ بِعِبادِهِ، وَ مِنْ رَحْمَتِهِ اَنَّهُ خَلَقَ مِأَة رَحْمَة جَعَلَ مِنْها رَحْمَةً واحِدَةً فى الْخَلْقِ کُلِّهِمْ فَبِها تَتَراحَمُ النّاسُ، وَ تَرْحَمُ الْوالِدَةُ وَلَدَها... فَاِذا کانَ یَوْمُ الْقِیامَةِ اَضافَ هذِهِ الرَحْمَةَ الْواحِدَةَ اِلى تِسْع وَ تِسعینَ رَحْمَةً، فَیَرْحَمُ بِها امَّةَ مُحَمَّد(صلى الله علیه وآله)»: «خداوند نسبت به بندگان‌اش رحیم است و از رحمت او این است که یکصد شاخه رحمت آفریده، یکى از آن را بین تمام بندگان تقسیم کرده، و به واسطه آن، مردم نسبت به یکدیگر مهربان اند، و مادر نسبت به فرزند خود مهر مىورزد... در روز قیامت این رحمت را به نود و نه قسمت دیگر اضافه مى کند، و با همه آنها امت پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را مشمول رحمت‌اش قرار مى دهد!»(1)
2. در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم «اِذا کانَ یَومُ القِیامةِ نَشَر اللّهُ تَعالَى رَحمَتَهُ حَتّى یَطمَعَ اِبْلیسُ فى رَحمَتِهِ»!: «هنگامى که روز قیامت مى شود خداوند آن چنان رحمت‌اش را مى گستراند که حتى ابلیس در رحمت او طمع مى کند.»(2)
3. در حدیث دیگرى مى خوانیم که به امام على بن الحسین(علیه السلام) عرض کردند: حسن بصرى مى گوید: عجب نیست که گروهى گمراه و هلاک مى شوند، عجب از آنها است که نجات مى یابند که چگونه (با این همه عوامل گمراهى) نجات یافته اند؟!
امام(علیه السلام) فرمود: «ولى من سخن دیگرى مى گویم؛ مى گویم: "لَیْسَ الْعَجَبُ مِمَّنْ نَجَى کَیْفَ نَجَى، وَ اِنَّما الْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَکَ کَیْفَ هَلَکَ مَعَ سِعَةِ رَحْمَةِ اللهِ؟!"»: «عجب نیست از کسانى که نجات مى یابند که چگونه نجات یافته اند، عجب از کسانى است که هلاک (و گمراه) مى شوند چگونه با وسعت رحمت خداوند هلاک شده اند؟!»(3)


(1). مستدرک سفینة البحار از مرحوم علامه متتبع نمازى شاهرودى، جلد 4، صفحه 135.
(2). بحارالانوار، جلد7، صفحه 287، حدیث 1 (باب مایظهر من رحمة تعالى فى القیامه)
(3). سفینة البحار، جلد 1، صفحه 517.






پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
اذا تاب العبد و لم یرض الخصماء فلیس بتائب، و من تاب و لم یزد فی العبادة فلیس بتائب. و من تاب ولم یغیر لباسه فلیس بتائب. و من تاب ولم یغیر رفقائه فلیس بتائب. و من تاب و لم یفتح قلبه و لم یوسع کفه فلیس بتائب. و من تاب و لم یقصر أمله و لم یحفظ لسانه فلیس بتائب. و من تاب و لم یقدم فضل قوته من بدنه فلیس بتائب. و اذا استقام علی هذه الخصال، فذلک التائب.
(بحار / ج 6، 35)
(شرایط توبه چند چیز است):
1 - هر کس توبه کند ولی کسانی را که به آنها ستم کرده، از خود راضی نکند، توبه نکرده است.
2 - هر کس توبه کند ولی به عبادتش نیفزاید، توبه نکرده است.
3 - هر کس توبه کند ولی لباسهایش را (که با آنها گناه کرده) تغییر ندهد توبه نکرده است.
4 - هر کس توبه کند، ولی دوستان خود را تغییر ندهد، توبه نکرده است.
5 - هر کس توبه کند ولی گوش دل را باز نکند و کف دستش را به احسان نگشاید، توبه نکرده است.
6 - هر کس توبه کند، ولی آرزوهای طول و درازش را کم نکند، و از زبانش (در بدگوئی) حفاظت ننماید، توبه نکرده است.
7 - هر کس توبه کند، ولی زیادی گوشتهای بدنش نریزد، توبه نکرده است.
8 - و اگر کسی به همه این اوصاف و خصلتها دارا شود، او حقیقتا توبه کرده است.





رسول خدا صلوات الله علیه و آله:


أَ تَدْرُونَ مَنِ التَّائِبُ قَالُوا اللَّهُمَّ لَا قَالَ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ وَ لَمْ یُرْضِ الْخُصَمَاءَ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَزِدْ فِی الْعِبَادَةِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ لِبَاسَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ رُفَقَاءَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ مَجْلِسَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ فِرَاشَهُ وَ وِسَادَتَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ خُلُقَهُ وَ نِیَّتَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَفْتَحْ قَلْبَهُ وَ لَمْ یُوَسِّعْ کَفَّهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَصِّرْ أَمَلَهُ وَ لَمْ یَحْفَظْ لِسَانَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَدِّمْ فَضْلَ قُوتِهِ مِنْ بَدَنِهِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ إِذَا اسْتَقَامَ عَلَى هَذِهِ الْخِصَالِ فَذَاکَ التَّائِبُ


آیا میدانید که توبه کننده کیست؟!

اصحاب گفتند نمی دانیم.

پیامبر فرمودند:

اگر بنده‌ای توبه کند ولی افرادی را که به آنها ظلم کرده راضی نکند چنین شخصی توبه واقعی نکرده است.

و کسی که توبه می‌کند ولی عبادتش زیاد نمی‌شود توبه واقعی انجام نداده است

و کسی که توبه میکند نباید لباس (و ظاهرش تغییر) تغییر نکند توبه واقعی انجام نداده است
و کسی که توبه می‌کند ولی رفقای (نا اهل) خود را عوض نمی‌کند توبه واقعی نکرده است

و کسی که توبه کند ولی مجالس گناه خود راعوض نکند توبه واقعی نکرده است

و کسی که توبه کند ولی برخوردهای خانوادگی و اخلاقیش عوض نشود توبه حقیقی نکرده است
و کسی که توبه کند ولی قلبش باز نشده و دستهایش بخشندگی پیشه نکند توبه واقعی نکرده است
و کسی که توبه کند ولی آرزوهایش کوتاه نشود و زبانش را کنترل نکند توبه حقیقی نکرده است
و هرکس توبه کند ولی مازاد غذا (و زندگی) خود را به دیگران نبخشد توبه واقعی نکرده است

و هرکس توبه کند ولی اخلاق و نیاتش عوض نشود توبه واقعی نکرده است

پس هرکس بر این ده خصال استقامت ورزد آنگاه توبه واقعی کرده است.


(بحارالأنوار، ج‏6، ص‏35)





امام صادق علیه السلام:

لا یزال المۆمن بخیر و رخاء و رحمة من اللَّه، مالم یستعجل فیقنط، فیترک الدعاء قلا له: کیف یستعجل؟ قال: یقول: قد دعوت منذکذا و کذا و لا اری الاجابة؛ (1)

مۆمن پیوسته در نیکی و راحتی و مهربانی خداست تا زمانی که استعجال نکند پس چون استعجال کند نومید می شود و دعا را ترک می کند. راوی می گوید: از ایشان پرسیدم: چگونه استعجال می کند؟ فرمودند: با خود می گوید مدتی طولانی دعا کردم و اجابت نشد. 

الحیاة، ج 1، ص 403.





امام علی نقل شده است که ایشان خطاب به کسی که به سبب زیادی گناهان نومید شده بود فرمود: یا هذا! یأسک من رحمة الله اعظم من ذنوبک؛ (5) بدان که نومیدی تو از رحمت خداوند بزرگ تر از گناهان توست.

محجة البیضاء، ج 7، ص 253.



مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

اجتِنابُ السیّئاتِ أولى مِنِ اکتِسابِ الحَسَناتِ. 

دورى کردن از بدیها برتر از انجام خوبیهاست.

میزان الحکمه حدیث 6755 .


مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
 ما زالَتْ نِعمَةٌ و لا نَضارَةُ عَیشٍ إلّا بذُنوبٍ اجتَرَحُوا، إنّ اللّهَ لَیسَ بِظَلَّامٍ لِلعَبیدِ.
هیچ نعمتى و هیچ خرّمى زندگى‏اى زایل نشد، مگر به سبب گناهانى که مرتکب شدند؛ زیرا خداوند به بندگان ستم نمى‏کند.
میزان الحکمه حدیث 6839 .

http://313fadaii.blog.ir/post/%DA%86%D9%87%D9%84-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9-%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85#_edn4



«پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:

حُسنُ الظَّنِّ بِاللهِ مِن عِبادةِ الله.

خوش‌گمانی نسبت به خدا، خود یکی از عبادت‌های الهی است. (بحار، ج ۷۷، ص ۱۶۶)





«مولی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)»:

لادینَ لِمُسیءِ الظَّنِّ!

کسی که حسّ بدبینی دارد، دین و ایمان ندارد! (فهرست غرر، ص ۲۲۸)







«پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:

مَخرَجُ المُؤمِنِ مِنْ سُؤِ الظَّنِّ أَنْ لایُحقِّقَهُ .

مؤمن، برای رهایی از بدگمانی، باید که سؤظن خود را (هیچگاه در خارج) به فعلّیت نرساند. (بحار، ج ۷۵، ص ۲۱)




«امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:

حُسُن الظَّنِّ اَصلُهُ مِن حُسنِ ایمانِ المَرءِ و سَلامَةِ صَدرِهِ.

اصل و ریشة حسن‌ظَن، ایمان نیکوی شخص و صفای باطنی او است. (بحار، ج ۷۵، ص ۱۹۶)




یا أحْمَدُ! لَوْ صَلَّى الْعَبْدُ صَلاةَ أهْلِ السَّماءِ وَالاْرْضِ وَصامَ صِیامَ أهْلِ السَّماءِ وَالاْرْضِ وَطَوى مِنَ الطَّعامِ مِثْلَ الْمَلائِکَةِ وَلَبِسَ لِباسَ الْغازِی ثُمَّ أرى فِی قَلْبِهِ مِنْ حُبِّ الدُّنْیا ذَرَّةً أوْ سُمْعَتِها أوْ رِیاسَتِها أوْ حِلْیَتِها أوْ زِینَتِها لا یُجاوِرُنِی فِی دارِی وَلاَنْزَعَنَّ مِنْ قَلْبِهِ مَحَبَّتِی وَعَلَیْکَ سَلامِی وَمَحَبَّتِی (وَرَحْمَتِی) وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمیِنَ.
اى احمد! اگر کسى به اندازه اهل آسمان و زمین نماز بخواند و به اندازه اهل آسمان و زمین روزه بگیرد و مانند فرشتگان چیزى نخورد و مانند برهنگان لباس نپوشد، ولى من ذرّه اى از محبّت دنیا یا سُمعه و ریا یا ریاست دنیا یا زخارف و تشریفات دنیایى را در دل او بیابم، او را از همنشینى خودم محروم مى کنم و محبّتم را از قلبش بیرون مى نمایم.
سلام و رحمت و محبّت من بر تو باد، و ستایش مخصوص پروردگار عالمیان است.



http://ahadis-o-revayat.blogfa.com/cat-1.aspx


« أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ ع یَا دَاوُدُ- إِنِّی وَضَعْتُ خَمْسَةً فِی خَمْسَةٍ- وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی خَمْسَةٍ غَیْرِهَا فَلَا یَجِدُونَهَا- وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِی الْجُوعِ وَ الْجَهْدِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی الشِّبَعِ وَ الرَّاحَةِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَضَعْتُ الْعِزَّ فِی طَاعَتِی- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی خِدْمَةِ السُّلْطَانِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَ وَضَعْتُ الْغِنَى فِی الْقَنَاعَةِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی کَثْرَةِ الْمَالِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَ وَضَعْتُ رِضَایَ فِی سَخَطِ النَّفْسِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی رِضَا النَّفْسِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَ وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهَا فِی الدُّنْیَا فَلَا یَجِدُونَهَا. »

 خدای تعالی وحی نمود بر حضرت داود (ع) که: اى داود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار داده ام، ولى مردم آنها را در پنج چیز دیگر مى‏جویند و نمى‏یابند.

علم حقیقی را در گرسنگى و تلاش و کوشش قرار داده ام، ولى مردم آن را در سیرى و راحتى مى‏جویند و نمى‏یابند.

 عزّت را در اطاعت از خودم نهاده‏ام ولى مردم آن را در خدمت به سلاطین طلب مى‏کنند و نمى‏یابند.

بى‏نیازى را در قناعت قرار داده ام، ولى مردم آن را در مال زیاد مى‏جویند و نمى‏یابند.

رضایت خودم را در نارضایتى نفس نهاده‏ام، ولى مردم آن را در رضایت نفس طلب مى‏کنند و نمى‏یابند.

و راحتى و آسایش را در بهشت قرار داده‏ام، امّا مردم آن را در دنیا مى‏جویند و نمى‏یابند.»

(بحار الأنوار ، ج‏75 ،ص 453 )