مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام:


مَن أحَبَّ أن یَعلَمَ کَیفَ مَنزِلَتُهُ عِندَاللّه ِ فَلْیَنظُر کَیْفَ منزِلةُ اللّه ِ عِندَهُ، فَإنَّ کلَّ مَن خُیَّرَلَهُ أمرانِ: أمرُ الدُّنیا وَأمرُ الآخِرَةِ فَاَختارَ أمرَ الآخرَةِ عَلَى الدُّنیا، فَذلِکَ الَّذى یُحِبُّ اللّه ُ، وَ مَنِ اخْتارَ أمرَ الدُّنیا فَذلکَ الَّذى لامَنزِلَة لِلهِ عِندَهُ.


هرکس دوست دارد بداند جایگاهش نزد خدا چطور است، باید ببیند مقام ومرتبه خدا پیش وى چقدر است، زیرا کسى که کار دنیا وآخرت هردو در اختیار او قرار گیرد، و او کار آخرت را بر دنیا برگزیند پس خدا را دوست مى دارد، و کسى که کار دنیا را انتخاب کند، خداوند پیش او ارزش و جایگاهى ندارد.


بحار الانوار، ج 70، ص 25، ح 27






در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) آمده است: «اَللهُ رَحیْمٌ بِعِبادِهِ، وَ مِنْ رَحْمَتِهِ اَنَّهُ خَلَقَ مِأَة رَحْمَة جَعَلَ مِنْها رَحْمَةً واحِدَةً فى الْخَلْقِ کُلِّهِمْ فَبِها تَتَراحَمُ النّاسُ، وَ تَرْحَمُ الْوالِدَةُ وَلَدَها... فَاِذا کانَ یَوْمُ الْقِیامَةِ اَضافَ هذِهِ الرَحْمَةَ الْواحِدَةَ اِلى تِسْع وَ تِسعینَ رَحْمَةً، فَیَرْحَمُ بِها امَّةَ مُحَمَّد(صلى الله علیه وآله)»: «خداوند نسبت به بندگان‌اش رحیم است و از رحمت او این است که یکصد شاخه رحمت آفریده، یکى از آن را بین تمام بندگان تقسیم کرده، و به واسطه آن، مردم نسبت به یکدیگر مهربان اند، و مادر نسبت به فرزند خود مهر مىورزد... در روز قیامت این رحمت را به نود و نه قسمت دیگر اضافه مى کند، و با همه آنها امت پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را مشمول رحمت‌اش قرار مى دهد!»(1)
2. در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم «اِذا کانَ یَومُ القِیامةِ نَشَر اللّهُ تَعالَى رَحمَتَهُ حَتّى یَطمَعَ اِبْلیسُ فى رَحمَتِهِ»!: «هنگامى که روز قیامت مى شود خداوند آن چنان رحمت‌اش را مى گستراند که حتى ابلیس در رحمت او طمع مى کند.»(2)
3. در حدیث دیگرى مى خوانیم که به امام على بن الحسین(علیه السلام) عرض کردند: حسن بصرى مى گوید: عجب نیست که گروهى گمراه و هلاک مى شوند، عجب از آنها است که نجات مى یابند که چگونه (با این همه عوامل گمراهى) نجات یافته اند؟!
امام(علیه السلام) فرمود: «ولى من سخن دیگرى مى گویم؛ مى گویم: "لَیْسَ الْعَجَبُ مِمَّنْ نَجَى کَیْفَ نَجَى، وَ اِنَّما الْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَکَ کَیْفَ هَلَکَ مَعَ سِعَةِ رَحْمَةِ اللهِ؟!"»: «عجب نیست از کسانى که نجات مى یابند که چگونه نجات یافته اند، عجب از کسانى است که هلاک (و گمراه) مى شوند چگونه با وسعت رحمت خداوند هلاک شده اند؟!»(3)


(1). مستدرک سفینة البحار از مرحوم علامه متتبع نمازى شاهرودى، جلد 4، صفحه 135.
(2). بحارالانوار، جلد7، صفحه 287، حدیث 1 (باب مایظهر من رحمة تعالى فى القیامه)
(3). سفینة البحار، جلد 1، صفحه 517.






پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
اذا تاب العبد و لم یرض الخصماء فلیس بتائب، و من تاب و لم یزد فی العبادة فلیس بتائب. و من تاب ولم یغیر لباسه فلیس بتائب. و من تاب ولم یغیر رفقائه فلیس بتائب. و من تاب و لم یفتح قلبه و لم یوسع کفه فلیس بتائب. و من تاب و لم یقصر أمله و لم یحفظ لسانه فلیس بتائب. و من تاب و لم یقدم فضل قوته من بدنه فلیس بتائب. و اذا استقام علی هذه الخصال، فذلک التائب.
(بحار / ج 6، 35)
(شرایط توبه چند چیز است):
1 - هر کس توبه کند ولی کسانی را که به آنها ستم کرده، از خود راضی نکند، توبه نکرده است.
2 - هر کس توبه کند ولی به عبادتش نیفزاید، توبه نکرده است.
3 - هر کس توبه کند ولی لباسهایش را (که با آنها گناه کرده) تغییر ندهد توبه نکرده است.
4 - هر کس توبه کند، ولی دوستان خود را تغییر ندهد، توبه نکرده است.
5 - هر کس توبه کند ولی گوش دل را باز نکند و کف دستش را به احسان نگشاید، توبه نکرده است.
6 - هر کس توبه کند، ولی آرزوهای طول و درازش را کم نکند، و از زبانش (در بدگوئی) حفاظت ننماید، توبه نکرده است.
7 - هر کس توبه کند، ولی زیادی گوشتهای بدنش نریزد، توبه نکرده است.
8 - و اگر کسی به همه این اوصاف و خصلتها دارا شود، او حقیقتا توبه کرده است.





رسول خدا صلوات الله علیه و آله:


أَ تَدْرُونَ مَنِ التَّائِبُ قَالُوا اللَّهُمَّ لَا قَالَ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ وَ لَمْ یُرْضِ الْخُصَمَاءَ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَزِدْ فِی الْعِبَادَةِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ لِبَاسَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ رُفَقَاءَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ مَجْلِسَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ فِرَاشَهُ وَ وِسَادَتَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ خُلُقَهُ وَ نِیَّتَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَفْتَحْ قَلْبَهُ وَ لَمْ یُوَسِّعْ کَفَّهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَصِّرْ أَمَلَهُ وَ لَمْ یَحْفَظْ لِسَانَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَدِّمْ فَضْلَ قُوتِهِ مِنْ بَدَنِهِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ

وَ إِذَا اسْتَقَامَ عَلَى هَذِهِ الْخِصَالِ فَذَاکَ التَّائِبُ


آیا میدانید که توبه کننده کیست؟!

اصحاب گفتند نمی دانیم.

پیامبر فرمودند:

اگر بنده‌ای توبه کند ولی افرادی را که به آنها ظلم کرده راضی نکند چنین شخصی توبه واقعی نکرده است.

و کسی که توبه می‌کند ولی عبادتش زیاد نمی‌شود توبه واقعی انجام نداده است

و کسی که توبه میکند نباید لباس (و ظاهرش تغییر) تغییر نکند توبه واقعی انجام نداده است
و کسی که توبه می‌کند ولی رفقای (نا اهل) خود را عوض نمی‌کند توبه واقعی نکرده است

و کسی که توبه کند ولی مجالس گناه خود راعوض نکند توبه واقعی نکرده است

و کسی که توبه کند ولی برخوردهای خانوادگی و اخلاقیش عوض نشود توبه حقیقی نکرده است
و کسی که توبه کند ولی قلبش باز نشده و دستهایش بخشندگی پیشه نکند توبه واقعی نکرده است
و کسی که توبه کند ولی آرزوهایش کوتاه نشود و زبانش را کنترل نکند توبه حقیقی نکرده است
و هرکس توبه کند ولی مازاد غذا (و زندگی) خود را به دیگران نبخشد توبه واقعی نکرده است

و هرکس توبه کند ولی اخلاق و نیاتش عوض نشود توبه واقعی نکرده است

پس هرکس بر این ده خصال استقامت ورزد آنگاه توبه واقعی کرده است.


(بحارالأنوار، ج‏6، ص‏35)





امام صادق علیه السلام:

لا یزال المۆمن بخیر و رخاء و رحمة من اللَّه، مالم یستعجل فیقنط، فیترک الدعاء قلا له: کیف یستعجل؟ قال: یقول: قد دعوت منذکذا و کذا و لا اری الاجابة؛ (1)

مۆمن پیوسته در نیکی و راحتی و مهربانی خداست تا زمانی که استعجال نکند پس چون استعجال کند نومید می شود و دعا را ترک می کند. راوی می گوید: از ایشان پرسیدم: چگونه استعجال می کند؟ فرمودند: با خود می گوید مدتی طولانی دعا کردم و اجابت نشد. 

الحیاة، ج 1، ص 403.





امام علی نقل شده است که ایشان خطاب به کسی که به سبب زیادی گناهان نومید شده بود فرمود: یا هذا! یأسک من رحمة الله اعظم من ذنوبک؛ (5) بدان که نومیدی تو از رحمت خداوند بزرگ تر از گناهان توست.

محجة البیضاء، ج 7، ص 253.



مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

اجتِنابُ السیّئاتِ أولى مِنِ اکتِسابِ الحَسَناتِ. 

دورى کردن از بدیها برتر از انجام خوبیهاست.

میزان الحکمه حدیث 6755 .


مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
 ما زالَتْ نِعمَةٌ و لا نَضارَةُ عَیشٍ إلّا بذُنوبٍ اجتَرَحُوا، إنّ اللّهَ لَیسَ بِظَلَّامٍ لِلعَبیدِ.
هیچ نعمتى و هیچ خرّمى زندگى‏اى زایل نشد، مگر به سبب گناهانى که مرتکب شدند؛ زیرا خداوند به بندگان ستم نمى‏کند.
میزان الحکمه حدیث 6839 .

http://313fadaii.blog.ir/post/%DA%86%D9%87%D9%84-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9-%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85#_edn4



«پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:

حُسنُ الظَّنِّ بِاللهِ مِن عِبادةِ الله.

خوش‌گمانی نسبت به خدا، خود یکی از عبادت‌های الهی است. (بحار، ج ۷۷، ص ۱۶۶)





«مولی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)»:

لادینَ لِمُسیءِ الظَّنِّ!

کسی که حسّ بدبینی دارد، دین و ایمان ندارد! (فهرست غرر، ص ۲۲۸)







«پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:

مَخرَجُ المُؤمِنِ مِنْ سُؤِ الظَّنِّ أَنْ لایُحقِّقَهُ .

مؤمن، برای رهایی از بدگمانی، باید که سؤظن خود را (هیچگاه در خارج) به فعلّیت نرساند. (بحار، ج ۷۵، ص ۲۱)




«امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:

حُسُن الظَّنِّ اَصلُهُ مِن حُسنِ ایمانِ المَرءِ و سَلامَةِ صَدرِهِ.

اصل و ریشة حسن‌ظَن، ایمان نیکوی شخص و صفای باطنی او است. (بحار، ج ۷۵، ص ۱۹۶)




یا أحْمَدُ! لَوْ صَلَّى الْعَبْدُ صَلاةَ أهْلِ السَّماءِ وَالاْرْضِ وَصامَ صِیامَ أهْلِ السَّماءِ وَالاْرْضِ وَطَوى مِنَ الطَّعامِ مِثْلَ الْمَلائِکَةِ وَلَبِسَ لِباسَ الْغازِی ثُمَّ أرى فِی قَلْبِهِ مِنْ حُبِّ الدُّنْیا ذَرَّةً أوْ سُمْعَتِها أوْ رِیاسَتِها أوْ حِلْیَتِها أوْ زِینَتِها لا یُجاوِرُنِی فِی دارِی وَلاَنْزَعَنَّ مِنْ قَلْبِهِ مَحَبَّتِی وَعَلَیْکَ سَلامِی وَمَحَبَّتِی (وَرَحْمَتِی) وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمیِنَ.
اى احمد! اگر کسى به اندازه اهل آسمان و زمین نماز بخواند و به اندازه اهل آسمان و زمین روزه بگیرد و مانند فرشتگان چیزى نخورد و مانند برهنگان لباس نپوشد، ولى من ذرّه اى از محبّت دنیا یا سُمعه و ریا یا ریاست دنیا یا زخارف و تشریفات دنیایى را در دل او بیابم، او را از همنشینى خودم محروم مى کنم و محبّتم را از قلبش بیرون مى نمایم.
سلام و رحمت و محبّت من بر تو باد، و ستایش مخصوص پروردگار عالمیان است.



http://ahadis-o-revayat.blogfa.com/cat-1.aspx


« أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ ع یَا دَاوُدُ- إِنِّی وَضَعْتُ خَمْسَةً فِی خَمْسَةٍ- وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی خَمْسَةٍ غَیْرِهَا فَلَا یَجِدُونَهَا- وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِی الْجُوعِ وَ الْجَهْدِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی الشِّبَعِ وَ الرَّاحَةِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَضَعْتُ الْعِزَّ فِی طَاعَتِی- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی خِدْمَةِ السُّلْطَانِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَ وَضَعْتُ الْغِنَى فِی الْقَنَاعَةِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی کَثْرَةِ الْمَالِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَ وَضَعْتُ رِضَایَ فِی سَخَطِ النَّفْسِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی رِضَا النَّفْسِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَ وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهَا فِی الدُّنْیَا فَلَا یَجِدُونَهَا. »

 خدای تعالی وحی نمود بر حضرت داود (ع) که: اى داود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار داده ام، ولى مردم آنها را در پنج چیز دیگر مى‏جویند و نمى‏یابند.

علم حقیقی را در گرسنگى و تلاش و کوشش قرار داده ام، ولى مردم آن را در سیرى و راحتى مى‏جویند و نمى‏یابند.

 عزّت را در اطاعت از خودم نهاده‏ام ولى مردم آن را در خدمت به سلاطین طلب مى‏کنند و نمى‏یابند.

بى‏نیازى را در قناعت قرار داده ام، ولى مردم آن را در مال زیاد مى‏جویند و نمى‏یابند.

رضایت خودم را در نارضایتى نفس نهاده‏ام، ولى مردم آن را در رضایت نفس طلب مى‏کنند و نمى‏یابند.

و راحتى و آسایش را در بهشت قرار داده‏ام، امّا مردم آن را در دنیا مى‏جویند و نمى‏یابند.»

(بحار الأنوار ، ج‏75 ،ص 453 )